جدول جو
جدول جو

معنی دشت میون - جستجوی لغت در جدول جو

دشت میون
از توابع دهستان ولوپی قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ)
دهی جزء دهستان خشابرطالشدولاب بخش رضوان ده شهرستان طوالش. سکنۀ آن 738تن. آب آن از رود خانه چاف رود. محصول آنجا غلات، گردو، لبنیات و عسل. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(دَ تِ)
منطقه ای وسیع و هموار واقع در مغرب خوزستان که ساکنان آن از بنی طرف (از عشایر عرب خوزستان) هستند، بهمین جهت این ناحیه در قدیم بنی طرف نام داشت و در سال 1314 هجری شمسی به موجب تصویب نامۀ هیئت دولت نام آن به دشت میشان مبدل شد. و معرب آن دستمیسان است. (از فرهنگ فارسی معین) (از دائره المعارف فارسی). نام یکی از شهرستانهای استان ششم (خوزستان) و حدود آن بقرار زیر است: از شمال به شهرستان خرم آباد، از مغرب به کشور عراق، از جنوب به شهرستان خرمشهر، از مشرق به شهرستانهای دزفول و اهواز. این شهرستان بین 47 درجه و 15 دقیقه تا 48 درجه و 18 دقیقۀ طول شرقی، و از 30 درجه و 40 دقیقه تا 36 درجه و 40 دقیقه عرض شمالی واقع است و مساحت تقریبی آن در حدود 10 هزار گز مربع می باشد. هوای شهرستان گرمسیر است و آب مزروعی و مشروبی شهرستان بطور کلی از رودخانه های کرخه و چشمه و چاه تأمین میگردد. این شهرستان از 53 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و نفوس آن قریب 50 هزار تن است، و از 4 بخش بشرح زیر تشکیل میگردد: بخش حومه، هویزه، بستان و موسیان. بخش حومه سوسنگرد از 12 قریۀ بزرگ و کوچک تشکیل شده، جمعیت آن در حدود 4 هزار تن و قرای مهم آن مالکیه و نغمه میباشد. زبان اهالی این شهرستان عموماً عربی است و اغلب از مردان به فارسی نیز آشنا هستند. محصولات عمده آن غلات و لبنیات است. در این شهرستان ارتفاعاتی دیده نمیشود فقط چند رشته تپه های شنی به اسامی کوه اﷲاکبر، میشداغ، عین آسمان و ابوغریب و دو رشته جبال کم ارتفاع بنام حمرین و قوقی وجود دارد. ساکنان شهرستان از طوایف بنی طرف سواری، بنی صالح، پیت سیاح و غیره میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دست میان
تصویر دست میان
غلاف و کمر شمشیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست میان
تصویر دست میان
غلاف و کمر شمشیر
فرهنگ فارسی معین
نگهبان مزرعه، نگهبان آیش، نگهبان شالیزار
فرهنگ گویش مازندرانی